دو مرد سوار بر كامیون به داستان شب گوش می دهند: حیدر (جمشید مشایخی) به همسر (گیتی فروهر) و دخترش پروانه (پوری بنائی) بی اعتناست و با پناه بردن به الكل بدهی سنگینی بالا می آورد و به زندان می افتد. مشهدی (رضا بنی احمد) مزاحم خانواده ی او می شود و پسرش...
مردی میانه سال متدینی كه همسر و فرزند دارد شیفته زن بیوه ای به نام «هما» می شود و در مقابل این عشق و مسئولیت های خانوادگی اش با نفس خویش مبارزه می كند. اما موفق نمی شود سرانجام هما ناگهان او را ترك می كند و مرد می ماند و «آهو خانم» همسرش و یاد هما.
قمرخانم (پروین ملكوتی) موجر تندخویی است كه در خانه ی دنگالش مستأجران بی شماری دارد. یكی از مستأجرها به نام اوس كاظم (محسن هرندی)، كه چینی بندزن است، قصد دارد از طریق ازدواج با اكرم (زری پورزند)، دختر قمرخانم، خانه را از چنگ او درآورد، و هدف قمرخانم...
عباس آقا (همایون)، جاهل و لوطی محل، با نوچه هایش مورد احترام همه هستند؛ اما جوان خل و چلی به نام زینل (ایرج قادری) برای آنكه سری توی سرها در آورد و گلی (نوری كسرائی)، دختر مرشدحسین، را به خود علاقه مند كند با عباس درگیر می شود. عباس آقا در خلوت زینل...
چهار مرد: اكبر، راننده ی تاكسی، منصور، كارمند دولت، مصطفی، مشت زن، و قاسم، قاچاق چی، كیف ربوده شده ی مردی را به او باز می گردانند، و مرد به عنوان پاداش چكی به مبلغ چهل هزار تومان به نام آنها صادر می كند. فردای آن روز تعطیل است و آنها، كه به هم اطمینان...
غلام از زندان مرخص می شود و با حیدر كه پدرش مرشد زمان، به دست غلام علیل شده است درگیر می شود. غلام در خلوت از اعظم خواهر حیدر هتك حرمت میكند. اعظم به خانه ی طاهر پناه می برد و غلام شایعه می كند كه طاهر اعظم را بی سیرت كرده است. مادر طاهر پسرش را از خود...
صادق (سعید راد)، مشهور به صادق كرده، در مسیر جاده ی اندیمشك و اهواز با همسرش (آتش خیر) قهوه خانه ای را اداره می كند. شبی در غیاب صادق یكی از دوستان او كه راننده ی كامیون است به قهوه خانه می آید و پس از هتك حرمت از همسر صادق ناخواسته او را به قتل می...
خلیل (سعید راد) و صادق (جلال پیشوائیان) و كریم (ابراهیم نادری)، كه موفق به یافتن شغلی مناسب نمی شوند، تصمیم به قاچاق می گیرند. كریم كه صادق را آدم فروش می داند از همكاری با آنها طفره می رود. خلیل و صادق موقع تحویل محموله قاچاق تحت تعقیب ژاندارم ها قرار...
امید (سعید راد) قرارداد شیرین (ملوسك) را با صاحب كاباره ای فسخ می كند و، پس از مراسم ازدواج، او را به ویلایش در شمال می برد. فروغ (شورانگیز طباطبائی)، همسر سابق امید، هشت ماه پیش خانه و زندگی اش را ترك كرده است. سایه ی فروغ همچنان بر خانه سنگینی می كند،...
داستان جوانی به نام بهروز است كه دست به هر كاری می زند شكست می خورد. بهروز به جای اینكه دلیل ناكامی هایش را بیابد، فكر می كند آدم بدشانسی است و چون بدشانسی هایش تداوم می یابد، دست به خودكشی می زند، اما چون تاریخ مصرف قرص هایی كه خورده گذشته بود نجات...